سال نو و دانشگاه..

سلام به همه دوستان دانشجو

بعد از مدتها بلاخره قسمت شد که دست به قلم بشم،پیشاپیش سال نو رو به همتون تبریک میگم، و امیدوارم روزهای باقی مونده از سال 89 رو به دور از دانشگاه سپری کنید

از وقتی جو امروز رو دیدم با خودم میگم شاید تا هفته بعد هم دانشگاه بر قرار باشه

امروز علی رقم اینکه بچه های هیچ رشته ای از کاردانی تا کارشناسی نا پیوسته در دانشگاه حضورنداشتن،بچه های غیور و جوانمرد رشته کامپیوتر بار دیگر تعهد خودشون رو نسبت به دانشگاه ثابت کردن، ولی خب این حرکتا زیادش خوب نیست و امیدوارم دوستان دیگه فردا رو بیخیال شن، البته اونطرف قضیه یکسری هستن موسوم به انقلابیون که از شنبه تعهد بستن که نیان دانشگاه

انقلابیون= دانشجوهایی که از شنبه نیومدن...

 

ادامه: 

متعهدین= دانشجو هایی که یکشنبه اومدن و بعید نیست فردا و هفته دیگه دوشنبه عید هم بیان 

البته من یه توضیحی در مورد خودم بدم که با اینکه من امروز اومدم اما دلیل داشتم و اون دلیل محکم دادن تمرینات آز نرم افزار بود که هیچ کاری نکرده بودم در موردش، یکی دیگه از هدفام نفوذ در میان متعهدین بود،ضمن اینکه  در یک اقدام جوانمردانه وقتی استاد داشت اسم بچه هارو میپرسید برای اعلام همبستگی با انقلابیون از زدن حضوری برای خودم صرف نظر کردم، علی رقم اینکه مزایای خوبی برای اینکار در نظر گرفته شده بود،امیدوارم اینا سند محکمی باشه و بتونه منو تبرئه کنه

خب یکم میخوام اوضاع رو تشریح کنم:

متعهدین همه سالن ها و کلاس ها حضور داشتن و نسبت به کوچکترین تحرکی واکنش نشون میدادن،اما با این وجود نیروهای انقلابی (از جمله خودم) از دادن شعار صرف نظر نکردن و بچه ها رو تشویق به انحلال کلاسها میکردن که به علت کم بودن نفرات متاسفانه با شکست مواجه شدن حضور خانم ها در میان نیروهای سرکوب گر قابل ملاحظه بود! ، 2 کلاس آز معماری و آز نرم افزار فقط ساعت اول برگزار شد و بچه ها پخش بودن و نسبت به روزای عادی تعداد نفرات کم بود،در نهایت آه انقلابیون مارو گرفت و اتوبوسی برای برگشت نبود  بعد از کلی الافی تو سرما یک دستگاه اومد، البته یه تور جهانگردی تو شهر آبیک هم داشتیم که به علت تعداد نفرات کم راننده مجبور شد از دانشجوهای آبا و مولانا قرض بگیره! برای فردا هم  نیروهای انقلابی تک تیر انداز تو دانشگاه مسقر گردیده (آقای ف) و قراره هر کسی فردا در دانشگاه ظاهر شد به سوی اون شلیک بشه، لذا از دوستان هم خواهشمندم فردا رو دیگه بیخیال شن و به انقلابیون بپیوندند

در مورد هفته بعد از عید نیز در همین مکان جلسات متعددی قراره برگزار بشه و در موردش تصمیم گیری بشه.

کلی بحث دیگه هم داریم که میتونیم اینجا داشته باشیم از جمله نقد و بررسی عملکرد استادها، به زودی هم یک نظر سنجی در مورد استاد های این ترم براتون میزارم تا ببینیم کدوم استاد بین دانشجوها از محبوبیت بیشتری برخورداره،در ضمن متاسفانه آدرس قبلی فروم کارشناسی که برای بحث و تبادل نظر بین بچه ها بود رو از دست دادیم،از آدرس جدید استفاده کنید :

http://www.karshenasi.com/forum/viewtopic.php?f=1&t=8188&start=0

نظرات 14 + ارسال نظر
علی 1389/12/23 ساعت 10:10 ق.ظ

بابا ، این هماهنگی بین ماها منو کشته !!!

دیروز مگه همه نگفتن ، نمیایم ، نمیایم ، پس چی شد ؟! :دی


آخه چرا خودتون رو اذیت کردید :دی

سلام به همه دوستای گلم
واقعا به بعضی از بچه های دانشگاه نمیشه گفت دانشجو
مهدکودک هام دیگه یکشنبه و دوشنبه کسی نیومده بود
چه برسه به دانشگاه !!!
من به شخصه اگه شنبه برای پروژه مهندسی قرار نداشتم نمیرفتم ( مثل یکشنبه و ... )
واقعا این اتحاد بین بچه های کارشناسی کامپیوتر آخر منو میکشه!!!

لیلی 1389/12/23 ساعت 05:23 ب.ظ

حضور خانم ها دیگه!!
راستی اگه شما اومده بودین تمرینای آز مهندسی رو به استاد بدین پس چرا بعدش رفتین سر کلاس آز معماری؟

رفیق جواد 1389/12/23 ساعت 05:29 ب.ظ

باز دمش گرم ، حاضری نزد :دی

حالا یسری پروژه داشتن
مثل محمود و محمد رضا و اون بنده خدا هایی که ارائه دادن و بد از آب در اومد باید می رفتن.

بقیه چی؟! :دی

@ 1389/12/23 ساعت 05:42 ب.ظ

امروز دانشگاه چه خبر بود؟سرویس بود؟

جوابش رو فهمیدید به من هم بگید سیدی

علی 1389/12/23 ساعت 05:46 ب.ظ

اتفاقا سوال خوبی بود این !
میگم ، تو این آب و هوا و برف و بوران .... یعنی کسی پیدا شده که بره دانشگاه؟!

جواد- z 1389/12/24 ساعت 01:45 ق.ظ http://baxesama.blogfa.com

خب من به خاطر این اومدم که اون کلاسارو منحل کنم که با مقاومت اون گروه که میخواست ارائه بده مواجه شدم٬ بعد جو برای بیرون زدن مناسب نبود حتی ۲ نفر از خانما که اومدن حضوریشون رو بزنن٬ برن استاد گفت حداقل ۲-۳ دقیقه بشینید خلاصه زشت بود اون لحظه بلافاصله بعد از استاد از کلاس ۷-۸ نفری بزنی بیرون

جواد- z 1389/12/24 ساعت 01:48 ق.ظ http://baxesama.blogfa.com

راستی یکی از دلایلی که با خودم گفتم ممکنه بچه ها بیان و ممکنه قضیه تحویل تمرین جدی باشه این بود که سید گفت یکشنبه با یک تیپ خاص میام٬ سید برای چی سرم گول مالیدی؟

محمدرضا 1389/12/24 ساعت 12:32 ب.ظ http://www.honarkhah.com

سلام
جواد تو که خودت اولین نفر دانشگاه بودی آخه برای چی این پست رو گذاشتی ، می خواستی خودت را ضایع کنی آخه پسر این کارا چیه می کنی
راستی این رفیق جواد کیه که می دونسته ما ارائه داشتیم و ارائه ندادیم و همچنین اونهائی که ارائه دادند دوباره باید ارائه بدند و ارائه شون خوب نبوده؟!
راستی دیروز (یعنی دوشنبه) کیا رفتن دانشگاه؟ خودشون خودشون رو لو بدند و الا مجبور می شیم به روشهای ناجوانمردانه ای دست بزنیم و اسامی همه رو تو وبلاگ بنویسیم

رفیق جواد 1389/12/24 ساعت 01:35 ب.ظ

ما کوچیک محمد رضا و محمود هم هستیم.

این رفیق جواد کیه!؟ منم دیگه ، علی

پس به لیست دمشون گرم ها ، شما هم اضافه میشید که ارائه ندادید :دی

حالا اون بنده های خدا چرا ارائشون خراب شد!؟؟!؟

جواد- z 1389/12/25 ساعت 03:27 ق.ظ

فکر کنم آه بچه ها باعثش شد
محمد رضا: من که گفتم اومده بودم جو رو اختشاشی کنم

جواد من به تو گفتم شاید بیام و اگه بیام چون بعدش میخوام برم جایی احتمالا با یه تیپ خاص میام نه مثله همیشه
اگه حراست گیر نده از بعد از عید با اون تیپ میام دیگه
هزاری هم بهوووونه بیاری جواد بازم نباید میرفتی !!!

جواد- z 1389/12/26 ساعت 12:17 ق.ظ http://baxesama.blogfa.com

رفتم ولی وقتی حضوری نزدم انگار نبودم دیگه چه فرقی وکوله؟
امیدوارم حراست بهت گیر نده

mostafa 1390/01/03 ساعت 04:20 ب.ظ

علی رغم

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد