دل نوشته ای با ...

سلام به همه هم دانشگاهی ها و دوستان گلم

امیدوارم تعطیلات بهتون خوش بگذره ... یکی از دوستانم برای من نامه ای فرستاد چون بسیار زیبا بود، تصمیم گرفتم اینجا قرار بدم که همه استفاده کنند ... در ادامه مطلب میتوانید متن کامل نامه را دنبال کنید:

متن نامه :

تو همان خداوندی هستی که همیشه بندگانش را در آغوش می گیرد

سلام

اولین بار دارم واست نامه می نویسم نمی دونم از کجا باید شروع کنم بلد نیستم ادبی بنویسم یا رسمی یا حتی نامه یه عاشق به معشوقش........ آره من یه عاشقم عاشق یکی که تنها معشوق روی زمینه......عاشق تو خدا خدایی که میگن همین نزدیکیایی انگار از رگ گردنم به ما نزدیکتری خدایی که دلم واسش تنگ شده ...

تو خدای منی خدای تمام من های روی زمین، بذار صادقانه اعتراف کنم تو بودی که همیشه همراهیم کردی، وقتی تنهاترین بودم بهم لبخند زدی، خدایا تو با گریه من گریه کردی، خدایا تو با خنده من خندیدی، خدایا تو درد روح و جسم منو حس کردی و کشیدی این یعنی چی؟؟؟

تو خود عشقی....ای خدا چقدر به من نزدیکی وجودتو حس می کنم میشه حس کرد نگاهتو میشه حس کرد نوازشتو، هنوزم می بینم معجزهاتو....  خدا انگار دستامو محکم گرفتی باز داری بی منت به شکوهام گوش میدی آخرحرفام  نگام می کنی و  یه لبخند می زنی با لبخند تو همه چی درست میشه و چه لذتی بالاتر از این عشق...

شاید خیلیا به نامه من به تو بخندن اما کیه که عشق واقعیو تجربه کنه و لذت نبره خدایا ای تنها مونس، ای تنها رفیق با معرفت، ای که بی کلک بی منت کمکم کردی و هیچی ازم نخواستی همیشه با من بمون حتی اگر بدترین باشم....

آمین

جمله خودم در ادامه نامه:

خدایا اگر در بدترین جای جهنم هم قرار است بروم شکایتی ندارم فقط دوستم بمان ، چون مطمئن هستم آنجا با یاد تو بهشت می شود .