فکری به حال زار خود کنیم ...

سلام عزیزان،

ببخشید بعضی موقع ها با صحبتام شاید شما رو آزرده خاطر کنم، قصدم مزاحمت نیست چون میبینم انقدر دارین زحمت میشکین و با این پستا و کامنتا میبینم که برای آینده خودتون دلسوزین این پست رو گذاشتم، هر چند میتونستم این رو تو قالب یه کامنت تو پست علی آقا بذارم ولی به خاطر اهمیت مطلب و عمومی بودنش به طور یه پست گذاشتم،


یه استاد بزرگ موفقی میگفت فعلا درس بخونید و به کاربردش فعلا توجه نکنید (چون اون کسی که تدوین کرده میدونسته خیرش تو چیه) و بعدش یه جایی اینا همشون عینی میاد جلو چشتونو کاربردش رو میفهمین (البته بی ادبی نباشه و خدای نکرده تعریف از خود نباشه به خاطر همین هستش که شخص بنده با این که به خاطر چندین سال استخون خورد کردن و ... باز هم تو کلاس بحث ها رو چالشی میکنم و سعیم اینه که با این همه مشغله و زن و بچه سخت ترین پروژه ها رو بردارم تا درس برام به معنای درستش جا بیفته، اون غیبت و ... های من هم دلیلش کمبود وقته خدا خبر داره از درون من)


خدا بیامرزه حافظ علیه الرحمه رو که فرموده:


سعی نابرده در این راه به جایی نرسی * مزد اگر میطلبی طاعت استاد ببر




نظرات 2 + ارسال نظر
حمید 1390/11/15 ساعت 06:21 ب.ظ

پژمان جان با حرفت موافقم که میگی هر کدوم یجایی کاربرد داره
ولی بهتره وقت و انرژی آدم تو مسیر درست صرف بشه نه اینکه از هر چیزی فقط یه ذهنیت داشته باشیم و تو هیچ کدومش تخصص نداشته باشیم ... وضعیتی که خیلی ها دارن

جمشید 1390/11/17 ساعت 10:44 ب.ظ

با سلام...
داداش خیلی خیلی باهات موافقم.
ممنون که به فکر مایی و دلگرمی میدی.

حمید جان:
داداش یعنی چی که توو مسیر درستش صرف بشه؟؟؟
مگه بهتر از دانشگاه رو هم سراغ داری؟
به نظر من، حالا که پا تو این مسیر گذاشتیم (که البته مسیر خوبی هم هست)، باید تلاشمون رو چند برابر کنیم و بقول پژمان جون خودمون، فعلا به فکر کاربردش نباشیم.
گاهی وقتا پیشرفت تو چند ماه خودشو نشون میده که نتیجه ی سالها تلاشه...
راستی این تخصص که گفتیو ما باید خودمون دنبالش بریم. دانشگاه که زور نکرده حتما باید فلان رشته رو ادامه بدیم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد